دوستم نینی سایت عضو نیست گفت براش بزارم اینجا نظر بدین
مامان بزرگ من همه بچه هاشو میخواست زود بفرسته ازدواج کنن تا راحت باشه
سرسری انتخاب میکرد زن براشون که فقط از خونه برن ۲تا از پسراشو دوست داشت که اونم همین الان که ازدواج کردن ساپورت میکنه بقیه رو نه
پسرش الان ۲تاش طلاق گرفتن بخاطر انتخاب مادرشون
همه دایی هامو زن داد یکی از دایی هام دید مامان بزرگم میخواد براش سرسری زن بگیره و هی غر میزد نداریم داییم رفت با دوستش یه شهر دیگه برای کار سرشو کلاه گذاشتن حالا داییم برگشته ولی مامان بزرگم هی غر میزنه این چرا برگشته پول خورد و خوراکش و از کجا بیارم همش میگه ابن غریبس بهش اعتماد ندارم پولمو بخوره
داییم خیلی ضعیف شده
مامان بزرگم خیلی وضعشون خوبه برا یکی از دایی هام که دوسش داره خونه خریده زمین خریده
دلم برا داییم میسوزه میشه براش دعا کنید؟