[QUOTE=394028799]چه خانواده خوبی داشتی شما برادر من ۲۸ سالشه معتاد و روانی پدرم مخالفه شدید خودش خونه نیست حاضر نی ...[/QUOTE
چقدرر بدد
من داداشم از اولش دوست داشت مستقل باشه و خب اولش با اون مخالف بودن و پدرم اجازه نمیداد
وقتی من مستقل شدم و پا فشاری هام‌جواب داد
دیگ اونو کاریش نداشتن چون دیدن بد نیست و بچه هاش جنبه ی مستقل شدنو دارن
البته بعضی وقتاهم داداشم میومد پیش من میموند یکم عادت کردن به نبودنش😂😂
چرا راضی نیست؟
من جرات ندارم حرف مستقل شدن خودمو بزنم
تفکرات پدرم سنتی هست میگه دختر باید یک راست از خونه پدر بره خونه شوهر
برای داداشم میگه خراب میشه هرزه میشه و اعتیادش شدیدتر میشه..کار و برنامه ای هم واسش نداره فقط میخواد سر ما به دعواهای خونه گرم بشه خودش به زندگیش برسه
میفرمایی به عشق یه نفرمیشه ازافسردگی خلاص شد؟
من بایدیه کاری انجام میدادم که سخت بود..
نه راه پیش بود نه راه پس..مثل یه ماشین که بارسنگین ترازتوان روش گذاشتن..الانم هست مشکلم و حس میکنم سراین افسرده شدم😔
اعتیادش در اون حد نیست که کمپ بره در حد گل و بنگه
پدرم خودش اعتیاد داره به این چیزا اعتقاد نداره
میگم خونه جدا بشه چون جفتشون مریضن و خواهر ۷ سالم بشدت پرخاشگره روزی نیست تو این خونه ده بار فحش نخوره
هدف تاپیکم این نبود ولی من خیلی تلاش کردم خونمون ارامش داشته باشه همه با هم زندگی کنیم ولی هیچکدوم نزاشتن... بخوام توضیح بدم بهم حق میدین
واقعا گوششو کشیدم خواهر بزرگشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
