با خانواده همسر مشکلات زیادی داشتم بخاطر بد قولی پدرشوهر و حسادت و خساست مادرشوهر
بین بچه هاشون به شدت فرق میزارن
رابطمو خیلی کم کردن ولی کسی رو ندارم و تنها شدیم
نمیخوام با خواهرشوهرم دیگه رابطه ای داشته باشم دیدنش برم عذابه و منو یاد حرفایی که پشت سرم به شوهرم زده بود و متوجه شدم میندازه
یبار مادرشوهرم بخاطر کاراش و تبعیض هایی که بین بچه من و بچه دخترش گذاشته بود عذر خواهی کرد ولی رفتاراش هیچ تغییری نکردن
محبت کلامی به بچم داره ولی دلش نمیاد یه گل سر براش بخره
پدرشوهرم پیشنهاد داده بریم سفر
تا الان فقط با خواهرشوهرم رفتن و خیلی هم هزینه کردن از لباس و خرید تا رستوران همه با پدرشوهرم بوده به بچه منم چیزی نمیارن
یبار با من رفتن فقط حواسشون پیش خرید سوغاتی به خواهرشوهرم بود مادرشوهرم میدید با هزینه پدرشوهرم چیزی میخرم عصبی مشد
چیکار کنم؟فرصت بدم؟اینبار تنها نیستم شوهرمم میاد
اگه رفتم بزارم پدرشوهرم چیزی بخره یا به شوهرم بگم؟خواستن برای دخترشون و بچش چیزی بخرن بگم همونجور که با اونا رفتنی اسمی از بچه من نمیارین با ما هم میاین اسمی از اونا نیارین
یا حق ندارم چیزی بگم
