من یکم زندگیم بهم ریخته اوضاع روانم ریخته بهم حوصله خودمم ندارم حوصله افراد نزدیکمم ندارم
بعد هر مهمونی میاد دیوونه میشم خیلی بد باشون رفتار میکنم جدی واقعا حوصلع خودمم ندارم چه برسه مهمون
ولی خیلی ادم مهربونیم بعد رفتارم پشیمون میشم دلم میشکنه میگم چرا با مهمون این رفتارو داشتم
حالم خوب باشه دلم میخواد همیشه مهمونی بدم خیلی مهربونم
ولی الان حال روحیم خوب نیس