2777
2789
عنوان

چه عکس العملی نشون میدادید

213 بازدید | 33 پست

اومدیم با خانوادم و دو تا برادرام ویلا گرفتیم 

زن داداشام گفتن بچه ها خوابیدن با هم بریم تو استخر بعد از شام 

من کلا شبا دیر میخوابم و گفتم اوکی بریم ولی شما میخوابید بعد از شام و نمیاید 

خلاصه شام رو خوردیم و بچه من خوابید و بقیه هم خوابیدن 

من رفتم تو حیاط برای خودم نشسته بودم تنها 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

زن داداشام هم رفتن تو اتاق تا بچه هاشون بخوابن و خودشون خوابشون برد 

من دیدم بچه هاشون که ۸ سالشونه دوتایی اومدن بیرون 

گفتن گشنه شدیم و خاله برامون دوباره غذا داغ کرد داد و خوابمون نمیره و تخمه اوردیم پیش تو بشکنیم و ...

منم نشستم باهاشون حرف زدن و اهنگ گذاشتم رقصیدن و کلی حرف زدن و خندیدن و ...

بعد یهو دیدم یکی از زن داداشام اومد تو حیاط 

از عصبانیت از پله افتاد خورد زمین 

رفتم گفتم چی شدی؟؟؟

بلند شد با بچش دعوا کردن و فحش دادن به بچه که چرا نخوابیدی و ...

بعدم رفت داخل و بچه طفلی بغض کرده نشست 

بچه رو بقل کردم گفتم خب عیب نداره گاها مامانا عصبی میشن و ...

بچه گفت خب مامان من خیلی منو دعوام میکنه یه ده دقیقه بعد اومدم با بچه ها برم داخل دیدم اون یکی زن داداشم هم شاکی اومد و دیگه دید داریم میایم داخل یه کم غر زد و بچه ها رو برداشت برد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792