ولی دو سال گذشت و من برنگشتم
دو سال عذاب کشیدم و برنگشتم
گریه کردم و برنگشتم
یه بالشت بغل کردم و تصور کردم تو بغل تو خوابیدمو برنگشتم
شب تولدم بهم زنگ زدی جوابتو ندادم نه گذاشتم برگردی نه برگشتم
چون اذیتم کردی
چون بی محلم کردی،چون دروغ گفتی،چون وصله تن هم نبودیم
ولی کاش بهت میگفتم تو این دو سال چه به روز خودم نیاوردم تا تورو فراموش کنم
مثل قبل دلم پیشت نیست ولی باز فراموش نشدی