ارتباط با پدر خیلی بد بطوری ک بگه رسما از صدقه سر کنار اینا ی لقمه نون بخور و اینک اصلا حقوقش بقدری کمه ک نیازاتت حتی در حد ی زندگی و بهداشت وسلامت اکی نمیشه وبی احترامی میکنه
ی برادر مریض اعصاب ک اصلا اعتماد بنفس نداره و همش تو خونست بااینک ۱۷ سالشه بشدت اذیت کن
ی خواهر کاملا خودخواه ک وقتی هس همش تو اتاقه و ارشد زده رفته ی شهر دیگ و دوست پسرش ساپورتش میکنه خیلی پسر خوبیه البته وازدواجیه
ی مادر ک اصلا درک درستی از شرایط نداره و قدرت بیان و فکر نداره و دهن بینه
ی مادر بزرگ ک ده روز ب ده روز میاد پرستار پول نداره بگیزه وتوی اون ده روز اوضاع خونه متشنج میشه
ی محیط خیلی کوچیک ک جرائت بیرون اومدن نیس با نگاه میخورنت هرکاری کنی قبل خودت اینجا میفهمه وفرهنگ صفر و جای پیشرفتش صفر