دخترکی عاشق هستم که درتمام روزهای زندگی ام ب او فکر کرده ام و روزی را یاد ندارم که ب یادش نبوده باشم. چقد غصه میخورم و چقدر دلم میخواد برگردم ب گذشته و بهش بگم بدون اون نمیتونم .مطمئنم الان کنارم بود اگر میدانست لعنت به غرورم. متاهل هستم همسر خوبی دارم اما عاشقش نیستم. هیچ چیز بدی در وجودش ندیده ام او ب من وفادار است و دوستم دارد اما من بهش خیلی بد کردم .. خدایا منو ببخش. هم زندگی او را خراب کردم هم خودم زندگی نکردم . و همیشه از خدا میخام که منو دلبسته همسرم کنه. و دیگر رسیدن من ب عشق تلخم محاله. هعیییی