سلام من ۱۷ هفته۵ روز حاملم شوهرم یساعت پیش زد تو دستم محکم دوبار بخاطر مادرش گفت من فقط اون واسم مهمه اگه نمیخوای نه خودت میخوام نه بچت من هیچ کاری با مادرش نکردم ولی اون همش دور اون میخواد بیارش خونمون
خدایا ممنون بابت نی نی که به من و همسرم دادی به تمام کسایی که بچه دار نمیشن خودت نی نی سالم و صالح بده 😊
کریستین بوبن نویسنده مورد علاقه من تو کتاب دیوانه وار میگه هنر اصلی هنر فاصله هاست. زیاد نزدیک به هم می سوزیم. زیاد دور از هم یخ می زنیم. باید جای درست را پیدا کنیم و همان جا بمانیم.برای من عجیبه ما معتقدیم به دوری و دوستی ولی اصرار به ازدواج داریم. بله فرار از تنهایی نیاز به حس امنیت و یک رابطه جنسی مستمر و سالم و در نهایت فرزند آوری هست ولی باید به این جنبه هم فکر کرد که چقدر دوست داشتن واقعی را با عادت کردن به ف*اک دادیم؟ حسابش را کردیم که چقدر استعداد خصوصا زنان به تبع ازدواج از بین رفته؟ حسابش رو کردیم که چقدر آدم مهاجرت تحصیل تو بهترین دانشگاه ها شغل در یک شرکت بین المللی و یا دنبال کردن هنر و کار مورد علاقه رو گذاشتن پای این حضور همیشگی کنار هم ؟ پس اگه زندگی شما از عشق ناب به عادت رسیده اگه ازدواج شما چیزی شبیه به توقف پروژه توسعه فردی بوده اگر برای رشد یک نفر باید جای پایش روی شانهء له شده دیگری باشد اگر فارغ از فشار خانواده و دید جامعه و قانون آدم ثروتمند و قدرتمندی بودید انتخاب شما در این لحظه دیگه همسر شما نیست باید بگم چیزی شبیه به مرگ تدریجی رو تجربه می کنید. برای دوباره عاشق شدن و عاشق موندن تلاش کنید به طول زندگی فکر نکنید مهم نیست چند روز و چند سال کنار هم هستید به عرضش فکر کنید به اینکه از لحظه لحظه ی زندگی کنار هم لذت بردید یا نه برای من خیلی عجیبه آدم ها از خیانت می ترسند اما از عادت نمی ترسند آدم مگر چند بار زندگی می کنه که بیست سی چهل سال رو با کسی بگذرونه که لاجرم باید با اون باشه دوستش نداشته باشه و مثل یک کارمند مثل یک همخانه باهاش ادامه بده.
چون فردد اون بچه اگه بیاد بد بخت میشه یه عمر حداقل اینجور بهتره ک بتونم ازش جداشم
عزیزم اکثر مردا تا بچه شون دنیا نیاد زیاد دوسش ندارن.نمونه بارزش شوهر خودم.تا پسرم تو شکمم بود حتی یبار دستشو رو شکمم نزاشت اصلن نازمو نمیکشید براش مهم نبود که من حاملم همش با اعصابم بازی میکرد .بخدا همش فکر میکردم بچم دنیا بیاد کمبود محبت از طرف باباش میگیره ولی پسرم دنیا که اومد شده همه دنیاش.حاضره براش بمیره.بزار بچت دنیا بیاد میشه دنیای شوهرت
الان ازنظر فیزیکی فقط توبچه رو حس میکنی ..بذار اولین لگدی که ازروشکمت معلوم بود بزنه اونوقت شوهرت مثه چی هواتوداره ...من لگداش که شروع شده بود خودم میفهمیدم اوایل ازروشکم معلوم نبود بعدشوهرم رفتار خاصی نداشت ولی اولین لگدو که دید یهو دیدم اصن چشاش 4تاشد گفت ععععععععه تکون خووووووووورد وااااااااااای ازاونموقع میترسید به شکمم بخوره میگفت بچه دردش میاد 😁