سلام. من به یه سری دلایلی میخوام برای مدتی انتقالی بگیرم به یه شهر دیگه.
کسایی که خودشون یا اطرافیانشون رشته پزشکی این دو تا دانشگاه رو درس خوندن میتونین از خوبیا و بدیاش بگید؟تو علوم پزشکی قم هم چادر اجباریه و کلاسا جدا؟سمنان چطوره؟
خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار میکشند..هرزمانی ام که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگر. شد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ی مچاله میشویم بی صدا میمیریم...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
تمام اتفاقات و حوادث که برشما وارد می شود خیر است... خداوند صلاح بندگانشان را بهتر از خودشان میداند،و هیچ اشتباهی در آفرینش خداوند روی نداده است...پس بیهوده از بخت و اقبال خود شکایت نکرده و ناراضی نباش.
من سمنانی.. سمنان شهری گرم. کویری. پر از کافه. مردمی پولدار.. شهری آرام و ساکت این رو بدون نمی تونی باهاشون یکی بشی بهت بگم اگر شمالی هستی اینجا احتمالا مثل جهنمه واست .. دیگه چی میخوای
وصال او ز عمر جاودانه به خداوندا مرا آن ده که آن به
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
شما پزشکی قم هستید؟مطممئنید چادر برای پزشکی هم اجباریه؟آخه شنیدم برای اون قسمت از دانشگاه قم اجباری ...
ن پزشکی نیستم
دانشگاهی که من بودم اجباری بود
نمیتونم دقیق بگم
خوشبحال مردها دلشان که بگیرد سیگار میکشند..هرزمانی ام که باشد بدون ترس ودلهره،به دل خیابان میزنند،حتی اگر. شد وسایل دم دستشان رامیشکنند،اما ما زن ها چه؟؟؟نه خیابان برای دلتنگی هایمان امن است،نه سیگار با طبع لطیفمان سازگار...نه دل شکستن ظرف ها راداریم...مازن ها که دلمان میگیرد...زورمان به موهایمان میرسد...به ناخن هایمان میرسد...به بغضمان میرسد...ما زن ها درمواقع دلتنگی خیلی قوی که باشیم نهایت درگوشه ی مچاله میشویم بی صدا میمیریم...