بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
ومن دوباره هديه اي ب زيبايي مادرشدن گرفتم(٢٨-٠٨-٩٩) بزرگترین کادوی تولدم رو (۲۸-۰۸-۹۸) از خدا گرفتم بیبی چکم مثبت شد الهي هزاربارشکر ۲۶-۰۹-۹۸ امروز دکتر تپش قلب مورچمون رو شنید😍١-١١-٩٨ امروز رفتم غربالگري خداروهزاربار شكر همه چي عالي بود ي نيني ناز ك دائما شيطوني ميكرد و خودش رو ميكوبيد ب در و ديوار دلم❤️😍😍 ۱۰-۱۲-۹۸ امروز فهمیدم ی دختر کوچولوی ناز تودلمه😍 خدایا شکرت بابت همه ی نعمتهات و دختر نازمون❤️مامان جان صدای قلبت رو واضحتر از همیشه شنیدیم و باهاش بغض کردیم ان شاءالله ۱۲۰سال بتپه قلبت مادر❤️ تا جایی هم ک تونستی شیطونی کردی و منم با دیدنش دلم قنج میرفت 😍 بابات کلی ذوق کرده بود ازینکه تو دختری😍😍 ٢٦-١٢-٩٨ امروز براي اولينبار خيلي واضح لگد زدن و تكون خوردنت رو حس كردم انقد ذوق زده شدم ک یلحظه نفس کشیدن یادم رفت 😍 بابایی هم دستش رو گذاشت رو دلمو تو محکمتر تکون خوردی و کلی کیف کرد🥰 ١٦-٠١-٩٩ امروز دوباره صداي قلبتو شنيدم عروسك مامان😍 هنوز باورم نميشه ك دارم ميشم مامان ي نازدونه دختر همش واسم مثل خواب ميمونه ك دائم دعاميكنم واقعي باشه😍 ۲۰-۰۲-۹۹ مامان جان امروز تو سونو گرافی دکتر گفت وزنت ۱۴۸۴ گرم هستش گفت خیلی خوب وزن گرفتی😍 من قربون اون شکم قلمبت🥰 ٢٧-٠٣-٩٩ عروسك نازم مانلي جونم امروز دكتر گفت ك ٢٣ روز ديگه مياي بغلمون گفت ك رشدت خيلي خوبه😍 من هنوز باورم نميشه ك واقعا شدم مامان جوجه خانوم انگار همين ديروز بود ك همش باخدا حرف ميزدم و دعا ميكردم ك زودي بياي تودلم🙈😍 خدايا ب هركس ك منتظره نيني بده لطفا انتظار خيلي تلخه بذار طعم مادرشدن رو بچشن🙏🏼❤️ ٣١-٠٣-٩٩ نازدونه دخترم امروز رفتم اخرين سونو رو انجام دادم شدي ٢كيلو و ٧٠٠ گرم (ماشاءالله)😍 كمتر از ٣هفته ديگه مياي بغلم و من ازين موضوع بي نهايت ذوق مرگم😍۱۷-۰۴-۹۹ امروز رفتم دکتر برای اخرین ویزیت قرار بود هفته دیگه دنیا بیای اما دکتر گفت انقد تپلی شدی ک دیگه تودلم جانمیشی😍(❤️۲۰-۰۴-۹۹❤️) عروسک قشنگم بدنیا اومد😍ی دختر کوچولوی ۲کیلو و ٩٧٥گرمي❤️ با صورت گرد و سفید و لپای صورتی و نارنجی😍موهای پر ومشکی ک پشتش تا رو شونه هاته 😍🤩 همه تو اتاق عمل عاشقت شدن😍داشتی گریه میکردی اما تا صدامو شنیدی ساکت شدی و چشمات بازشد😍تو تمام دنیای مايي مانلي زيباي من
اینترنتی از خودش راضیم ولی از خونوادش متنفرم چون فک میکنن گناه کردیم که آشنا شدیم و خباثت و بد ذاتیشونو همه جوره نشان دادن که عهد کردم خدا ادمای مثل خودشونو سهم بچه هاشون کنه
شوهرم نیست ولی همسایمون بود تو راه مدرسه منو دیده بود اختلاف سنیمون خیلی زیاد بود و من اون موقع خیلی سنم کم بود برای همین چن ماه دنبالم بود هعی به بقیه پیغام پسغام میداد منم قبول نمیکردم و ازش میترسیدم😶
کاروانی شکر از مصر به شیراز آید/اگر آن یار سفر کرده ی ما باز آید✨
از بیمارستان اومدم در برام باز کرد اولین دیدارمون بود بعد اون همدیگه رو سالی چند بار میدیدیم ولی چیزی نمیگف فقط دوسم دلشته اومد خواستگاری جواب مثبت دادیم