من پسر عمه ام امسال دندون میاره
خودم پرستاری میخونم
منم دیروز داشتم با مامانم حرف میزدم مامانم گف اره تو هیچی نشدی پرستاری اوردی اون رتبه اش خوب شد
گفتم خب حالا مامان اونو زیاد خرجش کردن کلی کلاس خصوصی فرستادنش
شماها منو یه ازمون ب زور ثبت نام کردین معلومه ک میاره
حالا الان داشت با پسرخاله ام حرف میزد گف اره مینا ب پسر عمه اش حسودی کرده گفته اگه منم خرج میکردین قبول میشدم دختر منم حسوده دیگ
منم اینو شنیدم عصبانی شدم. بهش گفتم چ قدر احمقی ک ی حرفیو دارم باهات درد و دل میکنم میری به خواهر زاده ات میگی
اونم عصبانی شد شروع کرد ب نفرین کردنم
میدونم بد حرف زدم ولی این جه مادریه ک ب بقیه میگه دخترم حسوده