عمو مجرد دارم یه روز رفتم خونه مامان بزرگم که رفته بود مسافرت دیدم عمو مجردم و زنعموم تنها هستن
زنعموم براش غذا آورده بود چند وقت پیشم رفتم مغازه عموم یهو زن عموم زنگ زد، عموم گفت حالا بعدا بهت زنگ میزنم
یا مثلاً وقتی جمع میشیم زنعموم بغل عمو مجردم میشینه
حس میکنم زیادی خودش رو میچسبونه
لطفاً بی احترامی نکنین دوست دختر عموم هم دانشگاهی منه اون ازین موضوع ناراحته میگه وقتی پیشش هست زنعموم زنگ میزنم بعضی وقتا