2777
2789
عنوان

چجور از شر خانوادم خلاص شم

185 بازدید | 12 پست

یبار نامزدیم بهم خورد، یبار باعث طلاقم شدن

ولی اونموقع بچه بودم هی مورد بود

ینی بین اون همه ادم نذاشتن یکیش ختم بخیر شه

اصلا نمیذارن زندگی کنم

خونه خودشم نذاشتن کار کنم، مغزم رشد نکرد خونشون

چون نمیذاشتن ی کتاب بگیرم یا چیز علمی یاد بگیرم و بحرفم

نذاشتن ی هنر یاد بگیرم

نذاشتن درس بخونم

همینطور گوشه خونه عمرم گذشت بیرون هم حق نداشتم

دست از سرم برنمیدارن

نمیدونم چرا کنم، باز خودم بندازم با یکی جدا میشم دوباره پیش اینا داستان دارم

خواهرام ۸۵ درصد عامل این اتفاقات بودن

خانواده کن سواد بی عقل و اهل تبعیض

مادرم چیزای خوب برا دختراشه واس من فقط بمون گوشه خونه و اصلا نمیذاشت هیچی یاد بگیرم 

دلیلشونم از این کارا نمیفهمم

۱۶ سالم بود مطلقم کردن زوری شوهرم دادن سر دو هفته اسم طلاق افتاد

از این طرفم ۲۴ سالمه موفق نشدم گورشونو گم کنن من چیزی یاد بگیرم

درس بخون مستقل شو

اقا جان زورم میاد این همه بلا سرم اوردن هنوز ول نمیکنن

الان هر کی برسه نمیگ چطور ۲۴ سالته هیچی نداری؟ هیچی بلد نیستی؟ 

چقدر اینا نادان و بیشعورن

حتی فکرشون شوهر دادن هم بود خوب بود راحت میشدم این همه حبسی نمیکشیدم

حتی جای خوب میخوا بری خواهرم یا خانوادم زندگیمو سیاه میکنن

اصن نمیذارن زندگی کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اقا جان زورم میاد این همه بلا سرم اوردن هنوز ول نمیکننالان هر کی برسه نمیگ چطور ۲۴ سالته هیچی نداری؟ ...

شاید چون مطیع بودی

هیچ دليلی ندارد به توهمات و خرافات ديگران احترام بگذاريد. از انجا که هیچ چیز مقدس نیست حق نقد عقايد و مقدسات و افکار ، جزو حقوق اوليه هر انسان آزاد اندیش است.

شاید چون مطیع بودی

زورم نمیرفت بشون

خواهرم حسود حسود حسود و بدجنس

بدبختم کردن

من موندم یبار طلاق بس نبود؟ 

من کلش ۱۶ سالم بود

میتونستم ب کلی چیز برسم

خانواده بیشور و نفهمم زوری گذاشتنم تو خونه

یه کار خانگی یاد بگیر که بتونی پول در بیاری و بشه مستقل شد

نمیدونم چکاری چی کنم

بخدا دوس دارم فرار کنم برم دور دستی

من اگر موندم و مثل اونبار نکردم میدونم دوباره خودمو بندازم شهر دور ( چشم بسته) باز طلاق میگیرم میام اینجا جرم بدن

خاکککک تو سر همچین خانواده بیشعوریکار خونگی ادمینی یچیزی یاد بگیر فقط فرار کننننن

بخدا نمیدونم چی کنم

همین الانم ا جلوم رد میشن قد هستن انگار بدهکار شونم

زوری میخوا شوهرم بدن باز مشکل داشته باشم

منم همين مشكلات و داشتم حتي اجازه نداشتم برم مدرسهخاستي پبام بده خاص راهنماييت كنم

اره بیا

خیلی ب سیانور فکر میکنم

یا باید خود کشی کنم یا باز بخاطر شرایط برم با کسی و باز طلاق بگیرم

رهایی ندارم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792