مادر یکی از اطرافیانم اینطوری بود
دختر بیچاره اسیر مادرش شده. خودش زیبا، تحصیلکرده با موقعیت خوب اما مادرش طوری گند زد به زندگیش که در نهایت کارشون به جدایی کشیده شد. فقط همسرش راضی شد که اول مهاجرت کنند و بعد اونجا جدا بشن. ما هم همگی تشویقش کردیم که از دست این مادر خودش رو خلاص کنه شاید زندگیش رو اون سر دنیا نجات بده
خانواده همسرش هم چون از اول بخاطر رفتار مادر دختر با ازدواجشون مخالف بودند حاضر به حمایت از زندگیشون نشدن و مدام به پسرشون می گفتن جلوی ضرر رو از هر کجا بگیری منفعته. خودت رو از شر این سلیته نجات بده. با اینکه با عروسشون هیچ مشکلی نداشتن. اما مادر دختره هیچ تپه ... براش باقی نذاشته بود. با پدر شوهر دخترش هم رفته بود فحش و دعوا برای موضوعی که اصلا بهش ربطی نداشت و از اونجا به بعد دیگه پدر شوهره هم پسرش رو تشویق به طلاق کرد!!!
این وسط دختر بیچاره واقعا هیچ گناهی نداشت