داستان از این قراره که این زنه توی زندگیش کلی کار میکنه پول جمع میکنه بعد میشه ۹۰۰ میلیون به شوهره میگه طلا و چند تا خورده ریز دارم بفروشیم خونه بخریم که مادر شوهره از پسرش پولو میگیره و برای خودش مغازه باز میکنه حالا جاری زنگ زده بهش گفته
واقعا شما جای این خانم بودین چیکار میکردین؟
من میگم از همون اول برای خودت پول جمع کن و برای خودت خونه و وسیله بگیر مخصوصاً اگر میبینی شوهرت یمسئولیته و وابسته به خانواده است