من یه تک فرزندم که توی یک زندگی خانوادگی داغون به دنیا اومدم
پدر و مادرم سالها پیش طلاق گرفتن و من حتی نمی دونم هیچ کدومشون کجا زندگی میکنن حتی نمی دونم تو شهر من هستن یا نه
از بعد طلاقشون من تنها زندگی میکنم خونه ام مال پدرمه
حتی بخوام ازدواج کنم مامانم اصلا نمیاد
بابام هم می دونم به من جهاز نمیده بخواد بده هم انقدر باید اذیت بشم که همون نده بهتره
به شدت خسیسه با اینکه پولداره ولی شدیدا خسیسه
خودم هم پولم نمیرسه پولم به مخارج زندگی خودم به سختی میرسه
واقعا حالم از این زندگی بهم می خوره
همین که من وسط اون زندگی جهنمی با این مادر و پدر سالم موندم و خودم رو حفظ کردم خیلیه
همیشه از وقتی خودم رو یادم میاد تک و تنها بودم و خودم داشتم زندگیم رو جمع می کردم
کاش یه خواستگار خوب اون طوری که دلم می خواد می داشتم زندگی خودم رو می داشتم
دلم می خواد از این زندگی از هم پاشیده نجات پیدا کنم و خانواده خودم رو تشکیل بدم
چرا من باید تو همچین جهنمی به دنیا میومدم
چرا یه نفر از بدو زندگیش باید همش سختی بکشه
