اول اینکه خواهرشوهرم زنگ زد گفت میاین بریم خونه مامانم گفتم باشه .رفتیم اونجا( بعد دوماه رفتم)مادرشوهرم گفت من غذا کم گذاشتم اندازه خودش و برادرشوهر بود .منو خواهر شوهرم دسته به کار شدیم یه غذای هول هولی پختم. بعد اون کلی ظرف شستیم .همش میگم چرابدون دعوت رفتم که اینطوری بشه
نه عزیزم چیزی نبوده که بیخیال
چیزی نشده که
خونه ی مادرشوهرته کس غریبی نیست سخت نگیر
مهم نیاشه برات
نه بابا ناراحت نشو هیچ بی احترامی نبوده خودتو سر چیزای الکی ناراحت نکن
خودت بی احترامی کردی که خودتو دعوت کردی خونه مردم
سنگین باش یه کم
بی احترامی نبوده
قبلش خبر داشتن؟
نه بابا طوری نشده نشخوار فکری نکن این وقت شب
چیز خاصی نبود
اگه با دعوت میرفتی هیچکاری نمیکردی و مینشستی اونا ظرف میشستن؟
اشکال نداره ایندفعه گذشت ولی دیگه اینجوری نرید هیچ‌جا خودتون حستون بهتره. من خونه مامان خودم هم تا خود مامانم نگه برای غذا نمی‌رم چون همیشه میگم شاید شرایط اوکی نباشه از هر نظر و بریم اونجا. مادر همسرتون هم بنده خدا فقط برای خودشو پسرش غذا گذاشته و رفتن شما یهویی شده ، دیگه وقتی آدم یهویی می‌ره دلخور نباید بشه اسی.
چرا باید بی احترامی باشه عزیزم،شما داری با پسر اون خانواده زندگی میکنی پس جزوی از خانواده حساب میشی،حالا غذا درست کردی اصلا ایرادی نداره....
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
14 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
