یه سوال میپرسم

لطفا قضاوت نکنن شما جای من نیستین نمیدونین چه غذایی کشیدم اینجا

چقدر تحقیر شدم..

دوس دارم درس بخونم ولی من تو شهرستانم یه مدرسه وجود داره که از اونجا هم متنفرم بشدت

از شهرستانی که زندگی میکنم از فامیلای بابام که تو یه محله زندگی می‌کنیم خیلی بدم میاد به دلایلی..

حتی خیلی فکر کردم که اگه بابام پولدار بشه بازم حاضر نمیشه بریم یه جای دیگه

انگار تو قفسه ام دارم خفه میشم

بله با پول درمان میشه و خیلیم دوس دارم مامانم خوب بشه

ولی مامانم حتی خوب هم بشه بازم دوس ندارم اینجا بمونم

 دوس دارم از این شهرستان برم فرقی نمیکنه با خانواده برم یا تنها

.حتی بابام پولدارم بشه حاضر نمیشه بریم جای دیگه

حتی اخلاق خوانوادم یه جوریه هیچوقت به فکر من نبودن همش به فکر خوبی به دیگران بوده.به این دلیل بهشون چیزی نگفتم نشون ندادم چون ترسیدم اونارم تحویل بده به پدر و برادراش

دلم خیلی پره نمیدونم چجوری بگم

من خیلی فکر کردم چجوری آروم میشم 

همونجا ارامش پیدا میکنم که از فامیلامون دور بشم اونم فامیلی که تو یه محله زندگی می‌کنیم و چقدر تحقیر میشم اذیت میشم

ولی خانوادم پولدار بشن نمیرن جای دیگه