الان سه هفته میشه ندیدمشون و راضی ام دخترمم سه سالشه و اصلا دوسشون نداره اما همسرم میره و میاد سر میزنه بهشون
من مشکلات دیگه ای هم از قبل داشتم باهاشون اما اینکه میبینم جلوی دختر من دختر اون که همسن بچه منم هست اینقد عزیزش میکنن برام قابل هضم نیست و شان دختر من خیلی بالاتره که اونجا ببرمش همیشه هم اونجا هستن اینجوری نیس یه تایمی بریم که اونا نباشن پیش مادرشوهرم اینا
خوب میکنی
خودتو دخترتو انقدر خوب بار بیار که نیازی به توجه اونا نداشته باشه
جزو معدود زمان هایی که میتونم به عروس خانواده حق بدم که قطع ارتباط کنه همین موقع هاست
سلامت روح و روان بچه ت به شدت مهمه کار خوبی میکنی نمی بریش
ببین خیلی کار خوبی میکنی
من دقیقا همه ی اینا رو کشیدم
هی کم میکردم معاشرت و هی اینام به روی خودشون نمی‌آوردند
تا دخترم الان ۱۳ سالشه دختر خواهرشوهر ۱۴ سال
دیگه همون کم هم صدای دخترم دراومده
هرکاری که دخترم میکنه میگه این چرا اینجوری کرد چرا اونجوری کرد
بعد هرکاری دختره میکنه میگن بچه س
از بعد جنگ دیگه خونش نرفتم
