2777
2789

مثلا ی معلم داشتم خیلی من رو دوست داشت یادمه همه بچه ها اعتراض کردن اینقدر اعتراض کردن دیگه باهام عادی شد

یا مثلا بابام من رو از بقیه بچه هاش بیشتر دوست داشت توجه خیلی شدید بهم داشت اینقدر اعتراض کردن الان کمتر شده توجهش

یا شوهرم عاشقانه و دیوانه وار من رو دوست داشت اولش مادر شوهرم آشوب انداخت آی پسرم گرفتی ازم

بعدشم ی زن اومد تو زندگی شوهرم وای خوشبحال زنت چقدر دوستش داری چقدر خوشبخته و خیانت شوهرم و عادی شدن ی رابطه عاشقانه 

حالا بعد از چند سال تحت نظر ی متخصص بودن اون متخصص خیلی لطف کرد برای من قبول کرد خودش سرم و آمپول زد چون شرایط و بیماری من با بقیه فرق داره

ی خانم من رو اونجا شناخته بود گیر داد ب من و دکتر و منشی دکتر که چرا برای من آمپول تزریق میکنه خود دکتر برا باقی بیمارا نه

برداشتت از موضوعات غلطه. بابا ها همیشه یه دختر مورد علاقه دارن و بقیه اعتراض میکنن. تو مدرسه هم همیشه پیش میاد. شوهرا همیشه اولش عاشقن بعد مادر شوهر میرینه به همه چی فقط شما نیستی، مورد بیمارستان هم خیلی معموله. بقیه خراب نمیکنن اینارو، فقط رفتار عاشقانه و دوست داشتن و توجه از ادما نمیتونه دایمی باشه و در هر صورت زود تموم میشه. نگو بقیه خراب کردن اینارو، بگو عشق و توجه موقتیه. 

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792