خداروشکر که اصلا دیگه باهاش صحبت نمیکنم و نخواهم کرد
هیچوقت رفتاراش و درک نمیکردم اصلا ازش خوشم نمیاد حداروشکررررررر که باهاش نمیحرفم اصلا آرامش دارم که دیگ بندمو ازش جدا کردم
واقعا بنظرم خوب نبود واسمون
خودش نخواست با کاراش و رفتاراش که احترامش برای همه سرجاش باشه بعضی ها واقعا لیاقت ندارن و باید از دست بدن و خودشونم نمیشناسن فکر کردن شوخیه
زندگی
ت ی خطایی میکنی میبینی بچه کوچیکتر در آینده با میگیره ازت دیگ چه زندگی ای داغون میشه
انشااالله سخت ترین تقاصو بدهههه
با بابات قطع ارتباط کردی؟
از اول اینجور بود یا معتاد شد
اعتیاد وحشتناکترین بیماری هست که باید از بین بره .
اون عصبیش میکنه .
قرص ارام بخش بخوره .
چایی گل گاو زبان .
تا بخوابه .
موادی که میکشه خیلی عصبیش میکنه
حجامت ببریدش .خون کثیف سم را بکشه بیرون .
باهم برید تفریح گردش .
میتونی محبت کنی یا نه .مردا ذاتشون بچه کوچولو لجبازه .عین بابام .بچه است .باید نازش کنم .محبت کنم .شوخی کنم عین مامانش .گاهی مگس کش برمیدارم شوخی میکنم .ولی محبت های مادرانه هم میکنم .
مرسی قشنگم انشاالله توام زودتر به آرامش برسی
باور میکنی من هیچوقت نمیخوام برم خونمون وقتی از دانشگاه یا خونه نامزدم برمی‌گردم انگار دارم میرم توی زندان گریه م میگیره
من از دست بابام افسردگی گرفتم مشکل اعصاب گرفتم تپش قلب ریزش مو
