عنوان
امشب بابام یکاری گرد که تو بهترین شبم به مرز جنون رسیدم وهر چی دهنم اومد بهش گفتم
354 بازدید
|
12 پست
کلا اخلاقش اینجوریه که هر دقیقه یجور نظر میده خرفش یکی نیست بعد تو همه مسائل زیر به ریز دخالت میکنه حتی تو مسائل زناشویی دخترش
من نزدیک یکسال ازدواج کردم عقدم یعنی امشب رفتیم تالار قرارداد بستیم وخیلی خوشحال بودیم برگشتم خونه که برا فردا مراسم اقوام برم ارایشگاه اینو شنید وگیر داد که نرو وفلان
برا چی باید بری ارایشگاه در خالیکه پولش شوهرم میده بعد گفت به حرف من گوش ندادی ازدواج کردی بزودی طلاق میگیری بدبخت وذلیل شدی قیافه نداری برا چی میری آرایشگاه
