خالم باز خواستگارای دختر خالمو کوبید تو سرم بابا مگه گناه کردم من صفحه 7

دکتربعدازاین

مدیر

عضویت: 1402/11/08

تعداد پست: 3493

مگه گناه کردم که خواستگار ندارم مگه دسته خودمه اخه

ای خدااااا که هر چی میکشم از دست خودته

دیگه خواستگار اومدن که دست من نیس

کلافه اممممگ

1404/06/06

20:34

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

roshy142

عضویت: 1404/05/24

تعداد پست: 294

این روزااحساس میکنم خدام فراموشم کرده

توروخدا واسه خواستگارا که ۹۰ درصد شوتن حس میکنی خدا فراموشت کردههه

1404/06/06

21:59

2 نفر لایک کرده اند ...

arezoo6969

عضویت: 1401/01/08

تعداد پست: 3467

توروخدا واسه خواستگارا که ۹۰ درصد شوتن حس میکنی خدا فراموشت کردههه

آفرین دوست میشم عوضی ازاب درمیان سنتی هم خونوادشون عتیقس هم خودشون موندیم چیکار کنیم خدایی

1404/06/06

22:00

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان نفیسه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

_zibazohal

عضویت: 1401/03/10

تعداد پست: 6568

این روزااحساس میکنم خدام فراموشم کرده

حق داری اما این مشکلی نیست ک بخای انقد ناراحت شی

برای بار ۴سقط کردم دعامیکنی برام مادرشم؟سقطهام بی علتن😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭سخته صدا قلبشونو بشنوی و ازدست بدیشون😭😭😭😭😭

1404/06/06

22:01

1 نفر لایک کرده اند ...

امیدوار_بخدا

عضویت: 1403/02/30

تعداد پست: 730

عزیزم چندباری با لحن تند جوابشون بدی و بگی ناراحتم دست از سرم بردارید به شما چه آخه مگه نون شما رو میخورم جای شما رو تنگ کردم بگو هر وقت روزیم خونه پدریم تموم شد ازدواج میکنم بهتون خبر میدم ☺️

1404/06/06

22:02

1 نفر لایک کرده اند ...

13811381

عضویت: 1401/08/14

تعداد پست: 6459

اوخی عزیزم ایشالا یه قسمت خوب ولی خوب باید بدونی ازدواج خیلی خیلی مهمه و واقعا تایین کننده ایندته خی ...

ایشالا برای خودت عزیزم🩷مرسی ازت🌷🌹

باز باران با ترانه با گوهر های فراوان. می خورد بر بام خانه یادم آرد روز باران گردش یک روز دیرین خوب و شیرین توی جنگل های گیلان کودکی ده ساله بودم نرم و نازک چست و چابک با دو پای کودکانه می دویدم همچو آهو می پریدم از سر جو دور میگشتم ز خانه می شنیدم از پرنده از لب باد وزنده داستان های نهانی راز های زندگانی برق چون شمشیر بران پاره میکرد ابر ها را تندر دیوانه غران مشت میزد ابر ها را جنگل از باد گریزان چرخ ها میزد چو دریا دانه های گرد باران پهن میگشتند هرجا بس گوارا بود باران به چه زیبا بود باران می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا هست زیبا هست زیبا

1404/06/06

22:03

0 نفر لایک کرده اند ...