با پسری آشنا شدم شرایطش:
29سالشه پسر آخر خونوادشه کارش پرستاره گفته فعلا طرحش تموم شده یه مدت بیکاره در کنار کارش تو ترید هم فعالیت داره خونه قبول نمیکنه بخره میگه رهن میکنم چون فکر مهاجرت تو سرشه از نظر قیافه قیافش معمولی ولی جذابه از نظر اخلاق هم میگه درونگرام میرم سرکار وبرمیگردم خونه فاصله ی شهرامون هم تقریبا یک ساعته
خودم 23سالمه دانشجوی روانشناسی ام از نظر قیافه سرتر از اونم ولی موضوع مهاجرت برام یکم سخته ولی اون اصرار داره که برامون بهتره وپشتم باش خوشبختت میکنم نظرتون چیه؟ حالا نگید با کادر درمان ازدواج نکن وبا همکاراشون صمیمین اینو میدونم