منم که گفتم قبل از ۱۸ سالگی تفکرم این بود که پسره پولدار باشه پایتخت نشین باشه و به قول خودت اصلا هم مذهبی نباشه ۱۰ سالم از من بزرگتر باشه و...
الان عاشق یه پسری شدم که وضع مالیش متوسط رو به بالاست و هم‌سطح خودمونه و ترک هست و مذهبی و کلا هم ۲ سال از من بزرگتره😅
حرف شما درسته بنظرم نباید عقده های خونه بابا رو ببری خونه شوهر ولی خب بنظرم این خانوم کار عجیبی نکرده حتما پول سرویس چوب نداشته همسرش خریده عروسی گرفتنم حق هر دختریه دوس داشت عروسی بگیره خونه هم ک ۴۰ متری همونجا اسلامشهر خریدن آخرم بنامش نزدن با این ک قول دادن همسرشم ک خبرچینی زنشو میکنه برا دختر دایی، استارترشم ک هرچی بی ادبی بود کرد و تاپیک قفل کرد و البته این استارتر خانوم ما خودش بچه داره ب کسی نگفت یک ماه پیشم ی تاپیک جنجالی پر بازید از دختر خاله زده بود ک پسرعمه شوهر میخواست بگیرش و این دوس نداشت بیاد تو خانواده شوهرش و بهمش زده بود در کل این خانوم فضول و حس خوب ازش نمیگیرم ببخشید طولانی شد
من به حرفای اون استارتر کاری ندارم
بالاخره همه دورمون اینجور آدما وجود داره و دیدیم و حس کردیم
من هم تجربه خودمو گفتم هم عموم
من که ۲۴ ساعته سرم تو زندگیشون نبوده
دختره واضح داشت عقده گشایی میکرد و همینطور خانوادش
نه خودش گفت از چهارشنبه تا جمعه ور دل همن،خودش هم البته به گفته خودش ازدواج دوم با بچه با پسر مجرد پولدار ازدواج کرده خوبه دختر عمه اون طرفم بیاد راجع بهش چرت بگه!به نظرم که خیلی حسود و عقده ای بود سرشم تا کمر تو زندگی اینا
برادرم سه تیکه زمین داشت ولی قصد داشت اونا رو بفروشه خونه بخره،ماشین داره در کل وضعش بد نیس
ما شهرستانیم این خانم گفت من باااید وسیله هامو از تهران بخرم اونم فقط پاساژهای بالاشهر تهران....
ما که اصلا دخالت نمی‌کردیم انصافا هم داداشم هر چی که این خانم میخاست رو براش خرید اما بشددت نمک نشناس بود
حتی خونواده خودش شدیدا مخالف بودن که بره از تهران وسیله بخره
