ببین دعوت خود عروس به مراسم خانواده ی شوهر فرق داره با مراسم های اقوام عروس اینا فامیل خود عروس دیگه به حساب میان اما مادرشوهرش لزوما نباید بااقوام عروس رفت وآمدکنه اگر مادرشوهرشو عروسی فامیلا نمیگن اونا هم مادرزن رو عروسی فامیلا نگن خود عروس نزدیکتره ونسبتشون یکی نیست مثلارفت وآمد من با پسرعموی شوهرم دراصل رفت وآمد باپسرعمو محسوب میشه چون منو شوهرم یک خانواده ایم اما رفت وآمد مادرشوهرم باپسرعموی من رفت وآمد وبه قول معروف خیرو شرمن محسوب نمیشه عروس فقط واسطه ی آشناییه میشه مادر داماد خانواده نه رفت وآمد با خود اون داماد
متوجه باشید
فامیل های عروس یه تعدرف برا حضور مادرشوهر میزنن خب مادرشوهر ربطی به فامیل عروس نداره مثلا انتظار دارید عروس ، مادرشوهر را ببره عروسی دختر داییش ؟
اما فامیل های مادرشوهر در واقع فامیل شوهر عروس خانم هستند و عروس هم به نحوی فامیل شده ایشان را دعوت رسمی کردند و باید بهشون بگید .
یادم به مادرشوهر خودمن افتاد که دلش میخواد بیاد خونه عمه هام لش بشه و من هیچ وقت دیگه نمیبرمش چون فوضوله
خب اون بحثش جداست،اما تو این موضوع اگرپدرش آدم جالبی نیست شاید اصلا عروس قصد بی احترامی نداره دراصل داره مدیریت میکنه وفاصله رو حفظ میکنه تا تنش ها به حداقل برسه
ببین منم همین کاری که عروستون کرد رو انجام میدم یعنی دعوت های دوطرف رو به هم نمیگم تا زیاد باهم درارتباط نباشن اما کارم دلیل داره نامزد که بودم مادرشوهرم تو عروسی پسرعمم شروع کرد که وای کو گوشیم دزدیدن وال وبل دیگه کم مونده بود پاشه کیف همه رو بگرده هرچی هم میگفتیم امکان نداره تاحالا همچین اتفاقی تو فامیل مانیفتاده میگفت نه من میدونم وبابدبختی چند نفر جمع شدیم دورش بلکه بقیه متوجه نشن چی شده آبرو ریزی نشه وبایه داستانی فرستادیمش خونه که برو ببین جانزاشتی آخرم معلوم شد جا گذاشته بوده یا پیش اومده یهو یه حرفی رو بگه بعد بگه من رکم، ازاون به بعد دیگه دعوتیای فامیلو بهش نمیگموخانواده هارو باهم دعوت نمیکنم حتی پیش اومده تولد دخترمو دوبار دوبارگرفتیم حالا درسته مادربزرگ. شما مظلومه که البته همه ی فامیل شوهر همیشه همینو میگن😅اماخب شاید اونی که دردسردرست میکنه وحاشیه داره واقعا باباشه ومیخواد دراصل فاصله رو حفظ کنه تا تنش وحاشیه کمترشه
تو رو خدا گناه جدید نسازید همینطوریش جهنمیم
