بازنشسته شده و کل تایمش آزاده
اما نه سراغ کار جدید میره نه تو خونه کنار خانمش میمونه
همش به بهونه های الکی میره بیرون ...بازار و...
اصن تو خونه نمیمونه انگار خونه خار داره
از صبح تا ظهر همینه
ظهرم میخوابه تا عصر
دوباره از شب تا عصر بیرونه
و اولویت اولش هم مادرشه ...همش واسه مادرش میوه و....میخره ولی برا خانمش دلسوزی نمیکنه
بی خیال و بی فکره
بعد از این همه سال هنوز قلق رفتار و اخلاق آقا دستت نیومده.. دیگه نمیاد!
میزنم لهش میکنم
یعنی چی خونه نمیمونه 😑😐
هیچی کارهامو باهاش تنظیم میکنم که منم برم ....صبح تا ظهر که از خدامه بره ولی از عصر هرکجا که رفت منم میرم ....
ببین مثلا یوقت دیدی واسه مادرش چیز خریده، بگو افرین چه اولاد خوبی هستی کاش بچه های ما هم برا ما همین باشن
گاهی مردها فکر میکنن همه باهاشون رفیقن جز زنشون
و باید این سوءتفاهوماتو غیرمستقیم برطرف کرد
اگه فضای خونه رو پر از آرامش ببینن، دیگه دائم خونس
شما شاد باش بخودت برس، چای بریز با بیسکویت و کیک ببر باهم بخورید و از اینجور کارها باور کن دیگه خونه رو ول نمیکنه
خوبه که تو خونه نمیمونه
بابای من تو خونه اس فقط غروب میره بیرون دائم با مامانم دعوا میکنن.
اگه گوش میده بره سراغ یه کار جدید و سبک
بچه ها باید بابا را بکشونن سمت خانه و با مادرشان توی یه تیم باشند
باهاش صحبت کن یه شغل برای خودت ایجاد کن و بابا رهم به کار بگیر
این مشکلات مامان و بابامه عزیزم
خودم مجردم
اتفاقا مامانم بابامو تشویق کرد حتی خوده مامانم غذا درست میکرد میگف ببر واسه مادرت
ولی بابام دیگه از اون موقع به بعد خیییییلی زیاده روی کرد
جوری که مادرش رو به همه ترجیح میده
مامان منم دیگه نه غذا درست کرد نه چیزی
عزیزدلم شما معتقدین فقط باید قلق مرد رو بدست بیاری
در حالی که اینجوری نیست وقتی دونفر کلی اختلاف نظر دارن و مرد اشتباهاتش رو نمیپذیره چیکار میشه کرد
اگه به همین راحتی بود که همه خانما با شوهرشون خوب بودن هیچکس طلاق نمیگرفت
حتی اگه به قلق هم باشه،
پدر من قلقلش مادرشه فقط بخاطر اون خوشحال میشه
مامانم از این راه وارد شد کلی به مادرشوهرش محبت کرد
مادربزرگمم ی آدم بی ظرفیته که هر وقت مادرم محبت میکنه اعصابشو بهم میریزه
