من جدا شدم چون خیلی تو این رابطه حال بد داشتم چندین بار جدا شدم اما بازم بهش برگشتم با اینکه مقصر اون بود بهم توجه نمیکرد محبت نمیکرد براش مهم نبودم ارزش نداشتم کلا انگار میدونستم دوستم نداره اما با بهونه هاش خودمو گول زدم ارزش مو حسابی آوردم پایین حتی دیدم با دختر فامیلشون چت کردع بازم کنار آومدم خیلی کنار آومدم باهاش دعوا کردم همع چیو درست کنیم ولی چقدر میشد ؟؟با اکانت های مختلف اون دختر خانوم و فالو می‌کرد اما بخاطر انفالوش کرد اما چه فایده دلش اونجا بود؟استوری های شکست عشقی میزاشت اصلا اینا هیچییی ولی دیگع نتونستم الان به خودم میگم نه تو بازم باید میموندی اما میموندم که چی بشه ؟تا کجا ؟تا خودش ولم کنه ؟؟تا بیشتر از این خورد بشم؟؟؟نمیدونم شایدم من حساسیت بیش از حدی نشون دادم روی همع چیز اما مقصر اون بود بیشتر من حالم کنارش خوب نبود و نیست اون هیچ تلاشی برا من نمیکرد حتی الانم میخوام خودمو گول بزنم بگم نه اونقدر عا بد نبود تو نتونستی تحمل کنی این اخلاقش این بود چیکار کنم دیگع برنگردم؟میترسم برگردم همش میگم همه چیو درست میکنم اما نمیتونم چون اون باید درست کنه خودشو
خوب کاری کردی
بهترین کارو کردی ،ادم وقتی یه نفرو خیلی دوس داره بزرگترین دروغارو بعضاً به خودش میگه که ن حتما به خاطر کارش سرش شلوغه حتما دوسم داره ولی نمیگه ووو.............
فک کن وجود نداشته و نداره
ب آیندت فک کن
اگر ی درصد احتمال بدی باهاش ازدواج میکردی و بچه داشتی چی میشد روزی هزار بار قبطه میخوردی کاش دوران دوستی بهم میزدم باهااش هیچ کار خدا بی حکمت نیس
حرص نخور و رها کن اینو از طرف خودم و تجربه خودم دارم میگم که اینقدر موندم اینقدر موندم به پاش همدوره با همه چیش که آخرش اون ول کرد و رفت
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
24 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
