والله آدم می ترسه نظر بده
دیروز یه تاپیک بلند بالایی یکی زده بود که نگید مجردی و آزادی و ...
حالا من مشکلم برعکسه
خواهر مجرد دارم که تمام خواستگارهاشو به خاطر معیارهای بلندپروازانه ش رد کرد و می کنه. من هیچ وقت بهش نگفتم خوش به حالت محردی و فلان. برعکس دلم می خواست ازدواج کنه تا حداقل کمی از خودمحوری و ریاست طلبیش کم بشه. الان من سالهاست تنهام بددن شوهر فقط اسمش روم هست.. اون به من حمله می کنه که من تنهام تو شوهر داری!!!