بچه ها ما دیشب تا دیروقت مهمون داشتیم منم پریود بودم و کلی خسته شدم، امشبم‌مهمون دارم. صبح شوهرم ساعت چهارو نیم ساعت گذاشته بود بیدار شه بره سرکار منم‌گفتم بهش برو تو حال بخواب لباساتم ببر من بیدار نشم. اونم گفت چشم🥹
بعد من اخر این‌هفته برمیگردم شهرستان یک یا دو ماه نمی بینمش. عداب وجدان گرفتم 🥲 کارم زشت بود؟
تحت هیچ شرایطی حتی زمانی که دعوا کردین جا خوابتون جدا نکنید
نذارید عادت کنه بی شما بخوابه
بعدشم چخبره یک ماه و نیم دوماه میری شوهرو ول میکنی
تند تند برو نهایت یک هفته دو هفته بمون برگرد
آره البته من هم خودم از ابن خطا می کنم
نمیدونم چه شوهر خوبی
نه عیب نداره ادم تو دوران پریودی اعصاب نداره
فکر نکنم
گناه داره
ولی نیازی نبود تو یک هفته این همه مهمونی پشت سر هم
نهایتا میخواستن ازتون ناراحت بشن، که اونم مهم نیست
ارامش و دوستی خودتون دونفر مهم ترینه
رفتار جالبی نبوده ولی حتما شوهرت درک میکنه از رو خستگی میگی حالا از دلش دربیار
نه عزیزم کار درستی انجام دادی
اگر به خودت احترام نزاری بقیه هم یاد میگیرن ازت
جدا ازون شما اگه با پریودی و بدخوابی صبحت رو شروع میکردی تا اخر شب اعصابت خورد بود و نمیتونستی به بقیه کارات برسی حتی ممکن از بدخوابی و خستگی بحثم میکردی
مهموناتم عزیزم این سری رو خونه بودی بقیه رو ببر رستوران یا کمکی بگیر برا پذیرایی
دقیقا ببین مادرهمسرت چجوری مدیریت میکرد همون کارو بکن
بنظرم نیاز نبود این همه پشت سر هم مهمونی بدید،بقیه هم درک دارن الان موقعیتش نبوده بعدا سر فرصت دعوت میکردید و کاش شما هم صبر میکردید کار همسرتون اون شهرستان ۱۰۰درصد بشه بعد شما هم اونجا میرفتید سرکار و موندگار میشدید،چون شما از اول شک داشتید برید بخاطر بودن کنار همسرتون رفتید الان که ایشون برگشتن دوباره چند ماه دیگه میرن کاش باهاش برمیگشتید🫠
