لحظه ای ارامش ندارم ناخواسته بود و هنوزم قبولش نکردم دیگه برای سقط هم دیر شده خیلی تنها هستم و هیچ حمایتی هم ندارم چیکار کنم
حست رو اون فرشته منتقل میکنی
عزیزم شوهرت چی اون اگه بچه دوست داره خوبه کمکت میکنه
چند سالته؟
منم همینطور بودم
طبیعیه گلم،سعی کن باهاش کنار بیای وگرنه مثل من خیییلی اذیت میشی
ذره ای اهمیت نداره خواسته ناخواسته بودنش.دنیا که بیاد میشه همه زندگیت.دختر منم خدا خواستس.یعنی یه تار موشو با کل دنیا عوض نمیکنم.بارداری کلا سخت و پرتنشه.سختترش نکن برا خودت
منم باردارم گاهی حال روحیم بد میشه مث دیروز اما تنها چیزی ارومم میکنه اینه وضو بگیرم دو رکعت نماز بخونم بشینم حرفامو یا با خدا یا با هرکدوم از ائمه که اون لحظه دوست دارم بزنم مثلا دیروز چون روز شهادت امام رضا بود با ایشون درد و دل کردم حتی اصن حرف نداشتم بزنم چون بی دلیل حالم بد بود ولی فقط نشستم گفتم خودت ارومم کن و همونجور اشک ریختم و حتی حال حرف زدن نداشتم ولی انقد اروم شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
