ما شش ساله عروسی کردیم ی سال هم عقد بودیم, شوهرم تو عقد خوب بودا الان مدتی شده خیلی کم رو شده جلو بقیه روش نمیشه ب من ابراز احساسات کنه حتی من تو ی شهر غریب ک هیشکی مار نمیشناخت دستشو گرفتم گف ول کن زشته مردوم نگاه میکنن😒چیکارش کنم درس بشه
جلو بقیه پیش من هم نمیشینه حتی
درضمن دوتا هم بچه داریم من 23 سالمه شوهرم 29
به نظرم ازش فاصله بگیر. مثلا جایی هستین کنارش نشین برو دور بشین ازش. بعد از چند بار اینکارو کنی خودش میاد سمتت
مورد خاصی نبست حساس نباش
كلاً آقايون يكم سختشونه إبراز علاقه تو جمع كه البته بهانه ي خوبي هم نيست
بابا شوهر منم بعد هشت سال همينجوره
خونه ننشم كه ميريم ميره رو مبل تكي ميشينه
اينقد زايه رفتار ميكنه
منم دوس ندارم شوهرم تو جمع نزدیکم بشه زیاد این حرکات نمیپسندم
وای یاد ده سال پیش خودم افتادم😆😆
جالبه حالا برعکس شده شوهرم هی میگیره دستمو من میگم نکن زشته الان همه میگن با یه بچه چه دلشون خجسته است😆😆😆
خب محجوبه دیگه این خیلی حوبه نه مثل پسر عموی من که پیش بزرگترا هی پاچه زنشو ماساژ میده😒
اینم زیادی دیگ اونوری افتاده .
یه بنده. خدایی میگفت. فلانی همه کار با زنش تو جمع میکرد دیگه برا آخرش میرفتن تو اتاق
منم تو شهر خودشون دستمو نمیگیره😕😐ولی یک بار تو سفره پیشش ننشستم کوفتم کرد غذامو..دنبال بهونه بود وگرنه زیاد بند این چیزا نیست..
ولی هم بهتر که ابراز احساسات نکنید به خدا چشم میخورید باعث حسادت میشه..این یک نوع سیاسته عزیزم..اتفاقا کسایی که جلوی جمع خیلی قربون صدقه هم میرن احساس میکنم شاید تو زندگیشون مشکل هم داشته باشن..صورتشون رو با سیلی سرخ نگه میدارن
