رابطه شوهرم با خانوادم خیلی خوب نیست
بعذ ما پس فزدا شب مهمونی دازیم
از طرفی من اکتحان دانشگاه دارک
شوهرم گفت اگر میخوای ماذرت بیاد کمکت
من گفتم ن خودم دوس دارم غذامو بپزم
چندبارم گفت مادرت بیاد کمکت گفتم ن خودم میخوام بپزم
اولین باره خانواده ها میان
گفتم بعدا شاید کمک بگیرم الان ن
گفت بعدا دیگ نمیذارم
بعد گفت پس نمیخواد مادرت بیاد
بعد کلی باهم بحث کردیم
ب زور و کلی شرط قرار شد مادرم بیاد
با اینکه ته دلم واقعا راضی نیستم مادرم بیاد
حالا باید. برای بهبود و عادی شدن روابطشون و اینکه اگر بعدا کمک خواستم بگم مادرم بیاد یا ن