2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من شام درست کردم بهش گفتم شام نمیای گف نه دیر میام خودت بخور بعدش کلی هم غر زدکه همه دوستلم خانوماشو ...

پس حواست باشه یه برنامه ریزی خوب بکن که این بهونه نباشه که دستش بدی 

براس کلی تنوع به خرج بده که راضی باشه

پس حواست باشه یه برنامه ریزی خوب بکن که این بهونه نباشه که دستش بدی  براس کلی تنوع به خرج بده ...

خیلی ازم توقع داره همش میگه برام کم میزاری من اینهمه واست کار میکنم

خداییشم  همه جوره کم نمیزاره ولی منم تاجایی که بتونم انجام میدم ولی اون توقعش بالاست

🌷دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده• جایی که شیطنت هایم خریدار دارد .• جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است ...• جایی که همیشه در آن بچه ام ، و بچگی کردنم جرم نیست،که اگر ناز کنم .. پدر و مادرم، می خندند ، و نوازشم می کنند.• جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد..و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن !همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست • آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است ...•  جایی که هر صبح ، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش ، حالِ آدم را جا می آورد • جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر ؛ عجیب ، در آن می چسبد • که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمامِ عشق ، پتو رویش بیاندازد..و خوابِ شبها ، هیچ نگرانی و ترسی ندارد. جایی که تماشای برنامه کودک از نوع نوستالژی ، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا ، به آدم انرژی می دهد• آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق داد!من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد.کنارِ پدر و مادری که از لبخندشان ؛تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند !🌷
خب چیکار کنم شوهرم با مامان من دعوا کرده منو نمیذاره برم خونه مامانم منم تصمیم گرفتم نرم خونه فامی ...

آخی عزیزم خیلی بده اینجوری

🌷دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده• جایی که شیطنت هایم خریدار دارد .• جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است ...• جایی که همیشه در آن بچه ام ، و بچگی کردنم جرم نیست،که اگر ناز کنم .. پدر و مادرم، می خندند ، و نوازشم می کنند.• جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد..و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن !همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست • آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است ...•  جایی که هر صبح ، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش ، حالِ آدم را جا می آورد • جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر ؛ عجیب ، در آن می چسبد • که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمامِ عشق ، پتو رویش بیاندازد..و خوابِ شبها ، هیچ نگرانی و ترسی ندارد. جایی که تماشای برنامه کودک از نوع نوستالژی ، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا ، به آدم انرژی می دهد• آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق داد!من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد.کنارِ پدر و مادری که از لبخندشان ؛تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند !🌷
خیلی ازم توقع داره همش میگه برام کم میزاری من اینهمه واست کار میکنم خداییشم  همه جوره کم نمیزا ...

توقعش بالاست به خاطر اینکه دیگران هی پیشش از زن خودشون تعریف میکنن و هی میگن مثلا زن تو برات فلان خوراکی رو نداد یا مثلا امسال اینا

وقتی داره خورش میگه حسابی تو ساپورتش کن اون احساس میکنه برات مهم نیس که اون اینهمه کار میکنه 

سعی کن گاهی بهش بفهمونی که خیلی براش مهمی مثلا بگو فلان چیز گرونو نخریدم اخه به خودم گفتم شوهرم داره کار میکنه یکم ولخرج نباشم

یا شام خوشمزه درست کن بگو بخور نوش جونت اینهمه خسته ای 

توقعش بالاست به خاطر اینکه دیگران هی پیشش از زن خودشون تعریف میکنن و هی میگن مثلا زن تو برات فلان خو ...

وای عزیزم چ باحالید شما 

خیلی داغونم خداااااااااااااااااااااااااااااا 😢 
توقعش بالاست به خاطر اینکه دیگران هی پیشش از زن خودشون تعریف میکنن و هی میگن مثلا زن تو برات فلان خو ...

آره هرچی میکشم ازین رفیقای خاله زنکشه والا منم جور دیگه براش جبران میکنم اون ولی دوست داره به جا اینکه مثلا به مادرش توجه کنم به خودش توجه کنم

🌷دلم برای خانه ی پدری ام تنگ شده• جایی که شیطنت هایم خریدار دارد .• جایی که همه چیز برای حالِ خوب داشتن فراهم است ...• جایی که همیشه در آن بچه ام ، و بچگی کردنم جرم نیست،که اگر ناز کنم .. پدر و مادرم، می خندند ، و نوازشم می کنند.• جایی که خوش طعم ترین غذاها وجود دارد..و هرچه خواستی نمی گویند خودت آماده کن !همه چیز بدونِ هیچ منتی مهیاست • آنجا که حتی مزه ی نان و ماستش هزار بار از پیتزا پپرونیِ بالای شهرِ اینجا بهتر است ...•  جایی که هر صبح ، بوی عطر گلدان های مادر مشام را می نوازد و صدایِ غُل غلِ سماورش ، حالِ آدم را جا می آورد • جایی که خواب های از سرِ صبح تا لنگ ظهر ؛ عجیب ، در آن می چسبد • که اگر آدم از سردیِ اولِ صبح ها چنبره زد ، کسی هست که با تمامِ عشق ، پتو رویش بیاندازد..و خوابِ شبها ، هیچ نگرانی و ترسی ندارد. جایی که تماشای برنامه کودک از نوع نوستالژی ، بیشتر از نوشیدنی های انرژی زا ، به آدم انرژی می دهد• آنجا که جنسِ قربان صدقه هایش فرق داد!من دلم همین گوشه از دنیا را تا ابد میخواهد.کنارِ پدر و مادری که از لبخندشان ؛تمام باورهایِ مرده ام جان بگیرند !🌷
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792