گاهی درست شدن یه چیز، یعنی تموم شدنش. رابطهای که هر روز تو رو خستهتر میکنه، به جای اینکه بهترت کنه، فقط زخمت میزنه. نمیشه تو رابطهای که یه طرفش نمیخواد درست بشه، بیوقفه جنگید. آخرش تو میمونی و یه قلب خسته که دیگه حتی نمیتونه برای خودت بتپه.
رابطهها گاهی مثل آتیشیان که دستتو گرم نمیکنن، فقط میسوزونن. هرچی بیشتر بمونی، خاکستر بیشتری از خودت میسازی. گاهی تموم کردن، یعنی انتخاب خودت، انتخاب آرامشی که مدتها ازت گرفته شده.
تموم کردن سختترین تصمیمه، ولی همیشه یادمون باشه: یه رابطه باید پناه باشه، نه زندون. وقتی اینو فهمیدی، دیگه موندن معنی نداره.