دوستشو زدم سرش باهاش مقایسش کردم
همش توقع داشتم ازش
مسخرش کردم
منت پولایی که دادم بهشو زدم سرش
یه زمانی عاشقم بود اما این قدری این کارا رو کردم که از چشمش افتادم
آهسته و پیوسته درست کن
مشاوره
با محبت
اگه بگم یه زمانی چقدر عاشقم بود باورتون نمیشه
به خاطر من از زندگی تویه شهر خودش گذشت اومد شهر من
پارسال واس تولدم ساعت برند خرید
همیشه عین کوه پشتم بود
همین چیزایی رو که داغون کردی بشین اروم درمانشون کن همه زخم هارو
صبرش تموم شده دیگه...منم قبلا رفتارم بد بود همش دعوا میکردم اما دیگه خیلی بهتر شدم..رفته رفته هم بهتر میکنم
دقیقا یه حرف دوستمون گوش کن و نخواه خرابی هایی که چندساله به بار آوردی یه دفعه درست کنی چون خراب ترش میکنی
بهش عشق بده ولی غرورت سرجاش باشه
شوخ طبع باش ولی متین و باوقار
مهربون باش و بامحبت ولی احمق نباش
خودش کم کم برمیگرده سمتت منم دقیقا همینکارو کردم و یه روزی آرزوم بود بشه عین دوران عقدمون باهام
و واقعا هم شد ولی طول کشید تلاشتو بکن
شوهرم از اول خوب بوده و هست...خودم فهمیدم رفتارم اشتباه هست باخوندن بعضی از سیاست های خانمهای نی نی سایت ناخودآگاه بهتر شدم...واس هرچیز کوچیکی گیر میدادم..اما فهمیدم با بی احترامی به اون بیشتر اطرافیانم هم بهش ارزش نمی‌ذارن و درنتیجه خودمم بی ارزش میشم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
