من یه دوستی دارم ک ۱۵ سال باهم دوست بودیم.زیر ک بم زندگی همدیگه رو میدونیم.عین خاهره برام
همییییشه ارزوی خوشبختی و شادیشو داشتم و دارم
ولی خب ماخیلی باهم متفاوتیم.مثلا اون مذهبیه من اصلا
اون تایپ پارتنرش کاملا متفاوته با مال من
خلاصه بعد ۷ سال دوستی،الان شرایط مهیا شده کهداره با پارتنرش ازدواج میکنه.خودشم میدونه من چقدر از ته دلم خوشحال بودم براشون.من همه چیمو میگم بهش و خب چون من واقعا سخت پسندم و خیلییی سخت اعتماد میکنم و سخت میرم تو رابطه سینگلم.و خب من کلا هدفم ازدواج نیس حتی اینو به پسرایی ک میان سمتمم میگم ک من ادم ازدواج و تشکیل خانواده نیستم.اهدافم متفاوته به هرحال
بعد هربااار ک من با این. دوستم حرف میزنم و حرف ازدواجش میشه و من ذوق میکنم برمیگرده میشه حالا ایشالا قسمت خودت😐ایشالا یه پسر خوب برات پیدا شه.ایشالا توهم یکیو پیدا کنی!
یعنی یجوری میگه انگار بخاد پز بده یا به من حس ترحم بده.و جالب اینه ک درامد من به تنهایی از درامد شوهر اون بیشتره😂
خب چرا وقتی میدونی من چجور ادمیم الکی میخای پز بدی اخه!من حتی معیارام با معیارای اون زمین تا اسمون فرق داره و فقط چون دوسش دارم مثل یه خاهر ذوق میکنم براش...
خدا وکیلی قبل اینکه اردواجو دستاورد ندونید.ازدواج یهه انتخابه