هفته پیش که دو روز تمام با همسرم دعوا کردیم که نریم خونه خواهرش اما چون پدر مادرش زنگ زدن بیا مارو هم ببر آقا پاشد رفت.منم از لجم نرفتم
حالا این هفته پدرشوهرم زنگ زده ماشینتونو بدید میخوام برم خونه دخترم😐
ماشین ماشین منه و همه پولش از زحمات خودمه بار صدمه این خانواده سواستفاده گر از این درخواستا دارن
منکه ماشین ندادم اما همسرم دمقه
واقعا از دست تفاوت گذاشتناشون خستم درعمل عاشق دخترا و داماداشونن و از ما فقط پول و ماشین وکار میخوان
همسرمم اینجور موقعا احساسش به منطقش غلبه میکنه…
شما بگید چیکار کنم