؟؟؟
۳۷ سالمه ،حال هوام خوبه ،زندگیم به یه ثباتی به لحاظ شغلی و خانوادگی رسیده ،دوست دارم یه تجربه ی جدید رو شروع کنم
چی بگم
از کمردرد پادرد و اینا😉
اینقد متولد 68 کمه، همسن میبینم ذوق میکنم
چند روز پیش تولد ۳۶ سالگیم بود
خوبه خداروشکر زندگیم ثبات داره فقط نبود همسرم مثل خنجر فرو رفته تو قلبم .
چ حس و‌حالی؟
زیاد فاصله نیس، قبوله
حس و حال خاصی ندارم
صبح پا میشم
باشگاه داشته باشم میرم باشگاه نداشته باشم خونه میمونم
روتین پوستیمو انجام میدم دیگه بیکارم
زنگ میزنم دوس پسرم که امروز ناهار میاد خونه یا نه اگه شد هم یذره خودمو ناز میکنم بلکه بعد از ظهر بیاد بریم بیرون
اگه نخواد بیاد یا آشپزی میکنم یا با دوستم میریم کافه و مرکز خرید و ...
شبم که میرسم خونه دوباره زنگ میزنم یخورده سنگین برخورد میکنم که نیومده بریم بیرون
بعضی وقتا ترفندم میگیره شب میاد خونه من
بعضی وقتا نمیگیره شام درست میکنم میدم بهش میبره خونش میخوره
۳۵ ساله core:
چی بگم بچه داری خونه داری اشپزی کیک پزی و...😂
حس خاصی ندارم تو چشم برهم زدنی گذشت.
باردارم؛ سنگینم و حالم خوب نیست. گاهی فکر میکنم شاید از بارداری نیست از سنه و بعد از زایمان هم کامل خوب نمیشم
من ۳۸ سالمه
از لحاظ شغلی به یه ثبات خوب رسیدم
اوضاع مالی و خانوادگی هم بد نیست
کلا راضی ام الحمدلله
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
