استوریش اینطوری بود که میگفت بی تو حال بده و روزگارم خرابه بیا تا دلم شاد بشه و بهار بشه همچین چیزی من ریپلای کردم و گفتم پس منتظر بمون تا بیاد دلت شاد بشه بعد خندید گفت چشم من هم گفتم منتظر بمون بیاد و اینجا که دلت شاد نیست نمون (میخواستم کلا تموم کنم همه چیو)
بعد بهم گفت تو دیونه ای من از هرچی خوشم بیاد میزارم چند دفعه هم بهت گفتم منم بهش گفتم حوصله ندارم دلت جایی دیگع اس برو خندید منم گفتم آدم از چیزی خوشش میاد که متناسب با حال و روز خودشه تو هم لابد شکست عشقی خوردی دیگه گفت چه ربطی داره خوشم اومده بود گقتم چرا از شکست عشقی خوشت اومده؟گفت دیونه ای تو منم گفتم باشه
خودم میدونم دلش جایی دیگه اس الان بهونه آورده باید جوابشو ندم تا تموم بشه دیگه اعصابم نمیکشه عوضی
تازه نمیدونم چرا اکانت روبیکاشو کلا حذف کرد
