من باشم یدور زنگ میزنم جرش میدم یه دور پیام میدم بازجرش میدم برسه خونه هم تیکه تیکش میکنم ک خودش نره جای دیگه خوش گذرونی من شب تاصبح از ترس دورازجون سگ لرز بزنم و چشم روهم نذارم
من نمیدونم اون خاله بیشعورش نگفته ک مثلا اگر میخاین بمونیم برید با زن و بچه هاتون بیاین
یا نگفته شب برید خونتون بچه کوچیک دارین اگر دور از جون نصف شب اتفاقی بیوفته زن و بچه شما میخان چ کنن ؟؟؟
من بودم الکی زنگ میزدم بهش میگفتم تو کوچه دعوا شده سر و صدا میاد بچه نمیحابه میترسم
هر پنج دقه یبار زنگ میزدم
به نظرمن بهش پیامک بده بگوپاشه بیادخونه وهمین حرفاکه به مامیزنی بهش بزن اصلابگومیترسم بدون توخوابم نمیبره بچه بهانت رومیگیره وفلان
من شوهرم یه شب مادرش روبره بوددکترهمینجوری گفتم بهش میخواست خونه مادرش بخوابه ولی بعداومدپیشم
شماحتماهیچینگفتی گفتی یه دفعه بعدااعصبانی شم این بده
منم لایک کنین ممنون
نه دیگ میخوام صد سال سیاه نیاد خودشم فهمید هوا پسه .حالا میگ فردا میرم عزیزم و جونمو غلط کردم میگم کوتاه میاد منم منتظرم امشب نیاد بهانه بیوفته دستم خوب ننشو به فاک عظما بدم. الان من فقط میخوام صبح شه این بشر بیاد خونه خونرو رو سرش خراب کنم
به نظرم داری اشتباه میکنی لج وبحث نکن بامرد سیاست داشته باش من حای توبودم صددرصدمیگفتم که بایدبیای وفلان ومن بهت احتیاج دارم باشی و..
بعدش اگه بازم نیومدپارش کن
خوب نگفتی فکرکرده خیلی فرقی برات نداره
