دخترم هفت سالشه
پسرعموش سه سال ازش بزرگتره
متاسفانه از این بچگی حرف هایی زده به دختر من که کلا فکر دخترم رو خراب کرده
گفته من دوست دارم.. عاشقتم.. وقتی بزرگ شدم میخوام باهات ازدواج کنم.. براش نامه نوشته داده بهش..
همش میخواد بیاد خونه ما
از موقعی که متوجه این موضوعات شدم. هر موقع جاریم خواسته بیاد خونمون با بچه هاش.. یه بهونه ای آوردم و گفتم خونه نیستیم یا مریضیم.. تا نیان..
دخترم فکرش درگیر شده و همش این حرفارو میزنه که من آراد رو دوست دارم و میخوام باهاش ازدواج کنم...
چیکار کنم...
یه موضوع دیگه ای هم که هست به غیر از بچه بودنشون... اینه که.. اصلا حتی اگر بزرگ هم بشن به هیچ وجه من نخواهم گذاشت این بخواد حتی به دختر من فکر کنه چه برسه بخوام دخترم رو بهش بدم. چون هم مامانش اخلاق نداره و زرنگ نیست و حتی بلد نیست با فامیل دو کلمه درست و حسابی حرف بزنه و هم وضعیت مالی شون صفر