جای من بودید چیکار میکردید

شوهرم خیلی بداخلاقِ ، البته الان یعنی بعد ده سال کمی بهتر شده دیگه دست بزن نداره..کمتر فحش میده ولی همچنان خودخواهی هاش سر جاشه..دوقلو دارم و تقریبا کل کارهای خونه با منه و هیچچچچ کمک و مسئولیتی در قبال بچه ها انجام نمیده مگر چی بشه هفته ای یبار ..خانواده اش هم مثل خودش خودشیفته و خودخواه اند میگن پسرمون رو میخواییم ولی عروس رو نه علناً هم تو روم گفتن ..خلاصه رابطه ام خوب نیست که باعثش خود شوهرمه که احترام زنش رو تو خانواده اش نگه نداشت و شد چراغ سبز برای اونها و من صرفا جهت احترام یه پنجشنبه دو ساعت میریم خونه مادرشوهرم میشینیم میاییم..و خانواده خودمم شهرستان هستن و هر دو ماه یبار یه هفته میریم خونه مامانم خواهر برادرهای خودمم فرصت نمیشه برم خونشون همون خونه مامان مینا میبینمشون یعنی تو این ده سال ده بار بزور رفته باشیم..تو شمال ویلا دارن پدر و مادرش هر یه هفته در میون شمال ان آخرین باری که با پدر و مادرش رفتیم شمال خودش باهاشون دعوا کرد و گفت دیگه نمیرم باهاشون الان میگه دوباره باهاشون بریم و من واقعااااااً حال و حوصله شون رو ندارم حالا شوهرم گیر داده نمیای بده بچه ها رو ببرم (۶ سالشونه) از یه طرف بچه ها اذیتم میکنن و فرصتی برای استراحت از طرفی میگم نکنه دوباره خانواده اش سواستفاده کنن و یا همسرمم عادت کنه به این تنهایی رفتن ها ..جای من بودید چیکار میکردید؟ !!