خانما لطفا بیایید.
من مجردم همه کارهای خونه رو میکنم.
برادرم هرشب با زن و بچه ش میاد خونمون.الان چندماه بعد از شام میاد.مگرنه چند سااال هرشب به شام میامد.
خسته شدم دیگه.با هیچکس حرف نمیزنم.خودمو حبس کردم داخل اتاق.توقع دارن از منی که دختر بزرگیم.با دختر سه سالش بازی کنم.منم دیگه اونا میان نمیرم سلام بدم.
کارم شده بود هر شب کلفتی هر شب پذیزایی
خانوادمم درکم نمیکنن میگم بابا یه شب شما برید.منم ادمم میخوام ارامش داشته باشم.با خیال راحت فیلم نگاه کنم
بچه شونم فوق العاده بی ادبه.پدر مادرشم یکسره سرشون توو گوشیه.با کسیم حرف نمیزنن.اگرم بزنن فقط دیگزان مسخره میکنن پشت سرش حرف میزنن.منم حال نمیکنم
همه بهم میگن ازدواج کن از دست خانواده ت راحت بشی😞
