من تازه اومدم یک شرکتی
بعد دقیقا همزمان با من یک خانوم دیگه م اومد تو همون واحد یکم قبلتر از من
از این ادمهای متوهم خودشیفته.. همش دنبال بچه بازی و رییس بازیه
اول که مثه گاو حرف میزنه
بعدشم میره میشینه بغل اینو اون از من بد میگه
انقدر بدم میاد از اینچیزای خاله زنکی که واقعا دیگه دارم منفجر میشم
کاش لااقل میتونستم مثل خودش بیشعور باشم
خدماتیمونم یه چیز فضول و دو بهم زنیه که خدا میدونه
چیکار کنم بنظرتون؟
خودش که بدرک از اینکه میره منو خراب میکنه پیش بقیه واقعا بدم میاد
کاش لااقل یه چیزی بارش بود