دقیق خوهبمو یادم نمیاد فقط یادمه تو یه مکانی یه عالمه ادم بودن که یواشکی کلی الماس قایم کرده بودن و به بهونه عروسی دور هم جمع شده بودن بعد پلیسا و اینا میریزن و میگیرنشون حالا دقیق یادم میس ولی خب تو خواب گفتم آآآ خونمون قبلا اینطوری بوده حالا اینا مهم نیس تو خواب دیدم پلیسا و اینا جمع شدن اسم و فامیل اون شهیدم گفتن ولی الان اصلا یادم نیست تو خوابم داشتم براش گریه میکردم
ممکنه واقعی باشه یا چرت و پرته؟
ذهنم درگیر شده
میشه اسم و فامیل یه نفر بیخودی تو خوابت بیاد؟