پسره احمق عاشق پیشه افتاد دنبال منو مامانم، بیست دقیقه ای دنبال میومد آخرش اومد جلو. مامانم محترمانه گفت برو پی کارت
رفت
نیم ساعت بعد خونین و مالین برگشت
رگ زده بود🤦🏻♀️
از شدت استرس تهوع گرفته بودم
سال ۹۶
اسمش رضا بود. تا مدتها از کلمه رضا متنفر بودم. امیدوارم عاقبت بخیر شده باشه