من دی ماه ۱۴۰۲نامزد کردم و اردیبهشت ۱۴۰۳عقد کردم هنوز نرفتم خونه خودم
خونمون داشت ساخته میشد هنوزم کلی کار داره کابینت ایناش مونده کابینت کارم همش بهانه میاره و نمیاد
قرار شد بعد این محرم صفر یه عروسی مختصر ساده بگیریم و بریم سرزندگیمون
مادر بزرگ همسرم فوت شدن
و من الان موندم تا کی باید صبر کنم تا سال باید وایسم ؟
تا کی آخه
بدون عروسیم به هیچ عنوان نمیرم
چون جز یه عقد خشک و خالی توی محضر هیچی نداشتم
فقط رفتم عقد کردم و برگشتیم
چیکار کنم
مادرم گفت چخبره تا سال
بعد چهلم مبزاریم یه هفته ای بگذره و با مادرش تماس میگیرم میگم میخام یه سر بیام خونتون
گفت یه پارچه رنگی میگیرم برای مادرش یه روسری رنگی هم برای خواهرش گفت میگم خدا روح مادر رو شاد کنه ولی این دوتا جوان گناه دارن
نام خدا شاهده رسم نداریم دختر انقدر عقد بمونه
بخاطر ساختن خونه دیگه چیزی نگفتیم
خودتون دختر دارید میدونید چقدر سخته
یه مراسم عروسی برای این بچه ها بگیریم به امید خدا زندگیشون رو شروع کنن
گفت اگر دیدم مخالفت کردن یه جای کوچیک میگیریم با فامیلای خودمون لباس عروس بپوش
یه مراسم کوچیک میگیریم
ولی احساس میکنم شوهرم مخالفت کنه
خیلی خانواده دوسته
میگقت حداقل تا عید صبر کنیم شایدم تا سال 😑