قبل از هر چیز بگم که لطفاً اگه بچه دارین هیچ وقت حس ناکافی بودن بهش ندید، دردش تا ابد موندگاره
من از طرف مادرم بی احترامی ها و سرکوفت های بدی میبینم،
رشته تحصیلیم ژنتیکه و اون ازم پزشکی میخواست
منم میخواستم ولی نشد دیگه🥲
همه به اینکه بچشون درس نمیخونه گیر میدن مادر من به درس خوندنم گیر میده( درس های رشته ام به شدت سنگینه)
بهم میگه کار و پول نداری درصورتی که هنوز دانشجوام
معتقده من تا 50 سال دیگه خونش میمونم چراشو نمیدونم!
(21 سالمه)
بااینکه فقط توی فامیل4 تا از پسرخاله هام خواستگارم بودن
یعنی میخوام بگم منو گیر آورده و هرجوری خواسته تحقیرم کرده
به نقطه ای رسیدم که میگم بزار همه چیزو بزارم کنار و برم سر کار بلکه مستقل شم و از این درد رها شم
ولی رشته ام و درس خوندن رو خیلی دوست دارم
شما اگه خدایی نکرده جای من بودین چیکار میکردین؟